حدود دو هزار و هفتاد سال پيش يکی از فرماندهان رومی به نام کراسوس، میخواست به کشور ايران حمله کند. او با سپاهيانش که چهل هزار نفر بودند، به سوی ايران حرکت کرد. در آن زمان مردی به نام اُرود پادشاه ايران بود. او از سپاه خود خواست که دليرترين فرمانده را از ميان خود انتخاب کنند. آنها جوانی بیباک و باهوش به نام سورنا را انتخاب کردند. سورنا با ده هزار سرباز به سوی سپاهيان روم حرکت کردند. او به سواران سپاهش گفت: به سوی سربازان رومی برويد، کمی با آنها بجنگيد و سپس عقبنشينی کنيد. سربازان رومی که فکر میکردند سربازان ايرانی را شکست دادهاند به دنبال آنها به راه افتادند. آنگاه سورنا به تيراندازان ماهر خود که پشت تپهها پنهان شده بودند، دستور داد که رومیها را تيرباران کنند. سرانجام سورنای باهوش توانست سپاه چهل هزار نفری (40000) روميان را شکست دهد، در حالیکه خودش فقط ده هزار (10000) سرباز داشت. او توانست کشور ما را از دست رومیها نجات دهد.
نظرات شما عزیزان: